فراموشی

 

برگهای سبز

خاطره

از یاد مان رفته اند

و عاطفه های یخ زده

در مدار صفر درجه

توقف اختیار

کرده اند

انسانهایی در هم شکسته

و تهی از

هویت خویش

تنها به لبخندی

بی مفهوم

به چهره ات

خیره می شوند

و آنگاه

به راه خود

بر این جاده

سرد و غمناک

ادامه می دهند

ابر سیاه فراموشی

سیمای آسمان آبی

زندگی

را فراگرفته است

برگهای سبز

خاطره

از یادمان رفته اند

 

                              ( علی اکبر    اکبر محمدی)

 

 

 *همه سروده ها نباید که همیشه بوی عطر بدهد  ( زنده یاد فروغ فرخزاد)*